جدول جو
جدول جو

معنی چپ زدن - جستجوی لغت در جدول جو

چپ زدن
به راه چپ رفتن، به سمت چپ رفتن
تصویری از چپ زدن
تصویر چپ زدن
فرهنگ فارسی عمید
چپ زدن
((چَ زَ دَ))
از راه دیگر رفتن، راه را کج کردن، تندروی در عقاید سیاسی
تصویری از چپ زدن
تصویر چپ زدن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چپه زدن
تصویر چپه زدن
دست زدن، کف زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چپ شدن
تصویر چپ شدن
واژگون و منحرف گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چک زدن
تصویر چک زدن
سیلی زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چک زدن
تصویر چک زدن
سیلی زدن، ضربه ای با کف دست و انگشتان به صورت کسی زدن، توگوشی زدن، کشیده زدن، لت زدن، تپانچه زدن، کاز زدن، سرچنگ زدن، صفعه زدن، صفع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چپ شدن
تصویر چپ شدن
چپه شدن، واژگون شدن، احول شدن
کنایه از با کسی بد شدن و کینۀ او را به دل گرفتن، دشمن شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گپ زدن
تصویر گپ زدن
سخن گفتن، بیهوده و دراز گفتن، پرگویی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چپ شدن
تصویر چپ شدن
((چَ شُ دَ))
منحرف شدن، واژگون گردیدن، طرف دار سیاست دست چپی شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چک زدن
تصویر چک زدن
((چَ. زَ دَ))
سیلی زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چک زدن
تصویر چک زدن
((چُ. زَ دَ))
چنباتمه زدن، چندک زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گپ زدن
تصویر گپ زدن
((گَ. زَ دَ))
سخن گفتن، حرف زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گپ زدن
تصویر گپ زدن
حرف زدن، سخن گفتن، برای مثال هرکجا زلف ایازی دید خواهی در جهان/ عشق بر محمود بینی و گپ زدن بر عنصری (سنائی۲ - ۳۱۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گپ زدن
تصویر گپ زدن
Chatting, Chat
دیکشنری فارسی به انگلیسی
rozmawiać, rozmawiający
دیکشنری فارسی به لهستانی
болтать , беседующий
دیکشنری فارسی به روسی
балачити , розмовляючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
chiacchierare, chiacchierando
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
kletsen, aan het praten
دیکشنری فارسی به هلندی
बात करना , बात करना
دیکشنری فارسی به هندی
수다를 떨다 , 수다를 떨고 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
לשוחח , משוחח
دیکشنری فارسی به عبری
おしゃべりする , おしゃべりしている
دیکشنری فارسی به ژاپنی
พูดคุย , คุย
دیکشنری فارسی به تایلندی
আড্ডা করা , কথা বলা
دیکشنری فارسی به بنگالی
بات کرنا , بات کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تحدّث , حديثٌ
دیکشنری فارسی به عربی